نکته رو گرفتی ؟
با بابام رفتيم بيرون بعد تو خيابون ترافیک بود بابام اومد وسطه خیابون دور بزنه یهو از اونور یه ماشین با سرعت اومد توو شکمه ماشين ترمز کرد دستشو گذاشت رو بوووووق.... بابامم هول شد شیشه رو داد پایین گفت " فــــاااک مــی " بابا خفه شو...یارو زد زیره خنده گفت باشه امشب وقتتو خالي كن بذار واسه من. بابام گفت ايول چه پايه و با جنبه بود منم چون ميدونستم اگه به بابام بگم چه سوتي داده با حرفي كه يارو زده حتما دعوا ميشه بش نگقتم. اين راز تا الان تو دلم مونده بود 



همکار پدرم با دخترش ( که منم یه ساله بهش نظر دارم! ) و خانومش که کلی هم دَک و پز دارن بعد مدت ها اومدن خونمون , از شانس فضایی منم اَد همون روز وضع معدم غاراش میش شده بود. اینا هم شیرینی خامه ای گرفته بودن منم که کلی واسه دختره تیپ زده بودم رفتم نزدیک دختره نشستم گفتم خوب سارا خانوم با درس و دانشگاه چه کار میکنید ؟دختره داشت تعریف میکرد و منم یه شیرینی تر برداشتم که بخورم که مامانم از اون ور سالن بلند گفت اِاِاِ نخور اون شیرینیو پسر تو مگه اسهال نداری ؟؟!!منو میگی :'( دختررو میگی بابام رو میگی یعنی همون موقع بدون هیچ حرفی رفتم تو اتاقم واسه,خدافظی هم نیومدم بیرون! 
آدم بینهایت خنگ باشه ولی یه رفیق واقعی داشته باشه
خواهرم آمادگی میرفت منم سوم دبستان بودم یه بار بهش گفتم تو بچه سره راهی هستی ما تو رو از کنار مسجد پیدا کردیم! هر چی اصرار میکردم میگفت نه تو دروغ میگی. 2 سال بعدش یه بار مامانم دعواش کرد اونم زد زیره گریه گفت:آرهههههه من خودم میدونم. مامانم : چی رو میدونی؟ من که 2زاریم افتاده بود هی چشم و ابرو میومدم که نگووووو. خواهرم: من خودم میدونم منو از کنار مسجد پیدا کردین :( مامانم: کیییییییییی گفته؟ و این چنین بود که من رسوا شدم :| مامانم: غلط کردههههههههه خودشو از تو جوب پیدا کردیم 
بزرگراهی به شکل کلید سُل موسیقی در امریکا
پسر عمم رفته تركيه از صبح كه رفته بيرون تا الان ما تو سفر كنارشيم چون تا اين لحظه 225465 تا عكس گذاشته!مرتيكه از توالتم عكس گذاشته اینترنت!الان تمام جاهاي شهر رو ميشناسم با نصف مردم تركيه اشنام و ديگه زبان استانبوليو كامل بلدم! 
بزن بریم
دوستم تعریف میکرد:
ديشب مهمون داشتيم بابام كلي از لات بازياي خاله ي خدا بيامرزش ميگفت و همرو كلي خندوند.. صبح كه بيدار شد ديدم خيلي ناراحته ،گفتم چي شده بابا؟
گفت:ديشب خالم اومد به خوابم ،توخواب بهم گفت "اكبر گوه نخور"!!! 
خالم ماهی سفارش داده بود پاک کنن ، طرف کارتشو داده گفته زنگ بزنین که آماده باشه بیاین ببرین. 2ساعت بعد خالمم زنگ میزنه ، طرف میگه اشتباه گرفتین خانوم ، خالم باز چند بار دیگه زنگ میزنه ، طرف میگه خانوم اینجا چاپخونس ، ما کارت رو براشون چاپ کردیم ، لطفا شماره سطر بالایی رو بگیرین
نظرات شما عزیزان:
|